چگونه با ظرافت دروغ بگوییم؟ چگونه مستند شبه علم یا تاییدکننده یک اندیشه کاذب بسازیم؟!

به گزارش مهسان بلاگ، در خصوص خبر کاذب fake news و اثری که می توانند روی توده مردم بگذارند، در خبرنگاران پیش از این بسیار صحبت نموده ایم.

چگونه با ظرافت دروغ بگوییم؟ چگونه مستند شبه علم یا تاییدکننده یک اندیشه کاذب بسازیم؟!

در این نوشته از زاویه دیگری می خواهیم به این مسئله نگاه کنیم و در خصوص آن صحبت کنیم.

تا ما واژه خبر را می شنویم، یاد یک مقاله هایی در یک روزنامه کاغذی یا بخش اخبار روزانه شبکه های تلویزیونی می افتیم. اما مسئله ما در دنیای امروز فقط دروغ پراکنی از طریق خبر کلاسیک نیست. اتفاقا بیشتر اطلاعات اشتباهی که مردم این روزها توسط آنها بمباران می شوند توسط خبر نرم، محتواهای ظاهرا سرگرمی ساز، توییت های مطایبه آمیز و ویدئوهای کوتاه یا حتی مستندهای ظاهرا موجه و معتبر است.

اجازه بدهید که خیلی سریع و کوتاه، چیزی را که باعث ایجاد جو کنونی در وب و عرصه رسانه ای شده را با هم مرور کنیم:

یک زمانی بود که پراکندن خبر و محتوا در انحصار روزنامه نگارها و ناشران، خبرگزاری ها یا بنگاه های دولتی خبررسانی بودند. اما بعد از آمدن اینترنت، به فاصله تقریبا کوتاهی ما با انقلاب وب 2.0 روبرو شدیم که یکی از مهم ترین اجزای آن این بود که دیگر هم فراورینماینده محتوا بودند و می توانستند در خصوص آنها اظهار نظر نمایند.

فراوری محتوا در ابتدا به چیزهای مانند انتشار عکس ، سایت های لینکدهی جمعی و وبلاگ نویسی محدود بود، اما بعد به تدریج شبکه های اجتماعی مانند مای اسپیس و فیس بوک آمدند و بعد ما با اپلیکیشن های محبوب تر اجتماعی مثل وایبر و تلگرام روبرو شدیم.

حالا دیگر هر کسی می توانست کانال خبری محبوبی بزند و بدون داشتن تحصیلات آکادمیک در زمینه رسانه و روزنامه نگاری، یک خبرگزاری کوچک برای خودش داشته باشد.

ظاهر این کار، خیلی جذاب بود و خیلی ها تصور می کردند که با این روند یکی از اجزای دموکراسی، یعنی گردش آزاد اطلاعات و امکان نقد و اظهار نظر همگانی مهیا شده است. ما تصور می کردیم که محصول وب، برآیند خرد جمعی باشند.

اما متاسفانه به فاصله کوتاهی، خیلی ها سرخورده شدند، چون به جای مطالب ژرف و امکان اندیشه جمعی، ما با هجوم مطالب تکراری و مبتذل و سربرآوردن قشری از کاربران فرصت طلب روبرو شدیم. آنهایی که تنها هدفشان محبوب شدن و پرشمار شدن مطالبشان بود و نه ارتقای سطح فرهنگی جامعه یا پراکندن حقیقت و فکت!

طبعا بسکمک از دولت ها هم از این روند شادمان شدند! آنها که زمانی می هراسیدند که پرسشگری جمعی، آنها را با چالش های جدی روبرو کند، متوجه شدند که با تکنیک هایی می توانند عنان کار را باز در دست بگیرند، ابتذال را تقویت نمایند و جلوی سایبرژورنالیست های واقعی را بگیرند و حضورشان را به صورت نرم، محدود نمایند. آنها که زمانی از کاربران عادی عقب افتاده بودند، حالا دیگر از کمک کارشناسان کاربلد بهره مند شده بودند و می توانستند به هنگام مداخله نمایند. حالا دیگر خبر کاذب، یک اسلحه خوش دست در دست آنها بود.

برآیند رخوت عمومی در کاربران، فعالیت کاربران منفعت طلب و فرصت طلبی دولت ها، باعث شد که شبکه های اجتماعی نتوانند به هدف غایی و نهایی خود برسند.

در قسمت دوم این پست می خواهیم آنالیز کنیم که اگر خود ما در قامت و صندلی شخصی قرار می گرفتیم که قرار بود خبر کاذب یا محتوای جهت دار فراوری کند، چه کار می کردیم!

شرلوک هولمز و تکنیک همیشگی او را به یاد بیاورید! یکی از روش های او این بود که سعی می کرد برای پیدا کردن عامل یک جنایت، از دریچه دید و انگیزه های یک مجرم فکر کند و بازسازی ذهنی انجام بدهد. پس ما هم از همین تکنیک استفاده می کنیم تا بتوانیم قضیه را تشریح کنیم.

مثالی امروزی برای شما می زنم:

شاید در اخبار خوانده باشید که یوتیوب در پی پاک کردن ویدئوهای متعدد محبوبی در خصوص باورمندان مسطح بودن زمین یا زیان آور بودن واکسیناسیون است!

حتما می گویید مگر می گردد کسی در قرن 21 به این دو مطلب باور داشته باشد و ویدئوهای بی اساس اینچنینی را تماشا کند؟

باید بگوییم که اتفاقا شمار چنین کسانی کم نیست. مثلا کسانی که اعتقاد دارند زمین مسطح است، کوشش می نمایند کلیه دلایل و استدلال های علمی را کمرنگ نمایند. آنها اصلا یک گام پیش تر می روند و ناسا و سازمان ها فضایی و دانشمندان را درگیر یک توطئه برای جا زدن این به اصطلاح دروغ بزرگ کروی بودن زمین می نمایند!

آنها حتی کوشش می نمایند برای اثبات دلیل خود پول گردآوری نمایند تا بالن به ارتفاع بالا بفرستند و بباورند که همه چیزی که تا حالا دانشمندان می گویند، دروغی بیش نیست.

چند وقت پیش مطلب مضحکی خواندم: باورمندان به زمین مسطح در نظر دارند سفری به قطب جنوب انجام بدهند تا ثابت نمایند که زمین مسطح است. حالا جالب است که کشتی هایی که قرار است آنها را به این سفر ببرد، از سیستم ناوبری GPS استفاده می نمایند، فناوری ای که خود مؤید اشتباه بودن مسطح بودن زمین است.

اما خب تعیین است که تا صحبت از GPS می گردد، کسانی که نمی خواهند کروی بودن زمین را باور نمایند، می گویند که کلیه اطلاعات ارسالی برای موقعیت یابی مبتنی بر GPS، با روش های به جز روش ماهواره ای به دست می آید.

مباحثه با معتقدان به شبه علم، خیلی وقت ها بی فایده است، چون آنها از سیستم استاندارد مباحثه پیروی نمی نمایند و سعی می نمایند با فراوری پازلی از اطلاعات و حرف های باربط یا بی ربط جو روانی را به دست بگیرند و دانشمندان را نادان جا بزنند.

متاسفانه وقتی خبر کاذب در اینترنت منتشر می گردد، شبکه های اجتماعی به جای فیلتر کردن و نقد آنها، خیلی زود ابزاری برای اشاعه بیشتر آنها می شوند و آنها را دست کم در پیدا کردن یک اقلیت قدرتمند، توانمند می نماید.

حالا بیایید با هم مرور کنیم که برای درست کردن یک معجون خبری که منجر به یک اعتقاد نادرست، جو روانی متناقض و انتها عمل نادرست توسط مردم گردد، چه کار باید بکنیم.

1- قالب کار شیک و فاخر

دیگر دوره و زمانی که کاربران عادی با یک عکس کم کیفیت مطلب در اینترنت درج می کردند، گذشته. الان دیگر شخص، گروه یا تشکیلاتی که مصرانه در دستکاری افکار جمعی است، به صورت چندرسانه ای عمل می نماید و از تکنیک های پیشرفته ویرایش عکس و ویدئو استفاده می نماید و تدوینی حرفه ای روی کار خود انجام می دهد.

آنها در این کار خود پویا هستند و به سرعت و متناسب با استانداردهای جدید طراحی وب و فیلمسازی و مستندسازی عمل می نمایند. آنها کوشش می نمایند که پوسته های مقبول در رسانه های دیگر را پیدا نمایند و آنها را به نفع محتوای خود کپی و مصادره نمایند.

انیمیشن، جلوه های ویژه، نریشن خوب و موسیقی متن عالی، همه ابزارهایی در خدمت آنها هستند.

2- تکه تکه کردن واقعیت و ساختن دروغ با آنها

خیلی تصور می نمایند اگر حقیقتی را به چند تکه تقسیم کنیم و یک بخش از آن را بیان کنیم، حاصل کار هم چیز درستی است. در صورتی که خیلی وقت ها بیان بخشی از حقیقت و صرف نظر کردن از اجزای دیگر؛ تفاوتی با دروغ ندارد. به خصوص اگر این تکه ها را با مهارت در کنار هم بچینیم.

3- مبهوت سازی با برانگیختن حس زیبایی شناسی و نوستالژیک

وقتی از لحاظ عاطفی مورد دستکاری قرار می گیریم، پذیرش بعضی از چیزها برای ما ساده می گردد. تصور کنید که ویدئوهایی از طبیعت، ویدئوهای کمتر دیده شده از مناظر زیبا یا موسیقی های زیبا را روی خبر و محتوای خود میکس کنید، در این صورت امکان تمرکز و بیان جملات معترضه از بسکمک ما سلب می گردد.

4- عدول با ظرافت از استدلال

هیچ رسانه ای دوست ندارد که بی منطق به نظر برسد. دروغگوهای به اصطلاح تابلو، آنقدر واضح دروغ می گویند که به سرعت اعتبار خود را از دست می دهند، اما به جای آن می گردد مثلا با بیان بخشی از اعداد و اطلاعات آماری یا خبر تاییدنماینده مطلبی خاص، با ظرافت از استدلال منطقی طفره رفت.

5- بازی با احساسات

تصور کنید که در برنامه واکسیناسیون ده ها میلیون نفر، کودکی دچار حساسیت به یک واکسن گردد و عارضه دائمی پیدا کند. حالا تصور کنید که شما به عنوان فردی که با هرگونه واکسیناسیون عناد دارد، دوربینتان را به خانه این کودک ببرید، از پدر و مادرش بخواهید که آلبوم قدیمی خانوادگی را ورق بزند، اشک ها را در چشم مادرش نشان بدهید، تکه ویدئویی از بازی بچگانه را هم نشان بدهید.

اینجا شما با جای بیان آمار و سود بردن هزاران نفر از واکسیناسیون و رخ ندادن همه گیری های وحشتناک، زیان یک فرد را پررنگ می کنید و اعتبار سخن خود را نزد یک آدم غیرکارشناس بالا می برید.

به صورت مشابهی شما می توانید یک آدم را با تکیه به ناسازگاری هایی که با بعضی نزدیکان خود در طول عمر داشته، متهم به بی اخلاقی و جفاکاری کنید.

6- درست کردن ساندویچی از درست و غلط

اگر مدام در خصوص یک شخص دروغ بگویید و برچسب به او بچسبانید، مخاطب خیلی زود غذای خبری شما را بالا می آورد و پذیرشی روی آن نخواهد داشت. اما اگر بیایید سه مطلب درست در خصوص شخصی بیان کنید و اعتماد مخاطب را به دست آورید، می توانید در کنار آن یک خبر کاذب هم بیان کنید.

7- ایجاد هاله

واقعا لازم نیست که وقتی در پی جا انداختن یک خبر کاذب یا پایین آوردن شخصی هستیم، به صورت صریح و خشن و با ابرام و پافشاری، برچسب هایی به او بزنیم.

کافی است که ما بیاییم و هاله ای از شک و تردید از در ذهن مخاطب ایجاد کنیم. برای ایجاد هاله هم لازم نیست که خیلی صحبت کنیم، کافی است در لابلای مطلب و خبر و ویدئو و مستند خود، چند جمله کلیدی بگذاریم که به ظاهر حاشیه ای هستند، اما در واقع خبر و تکه واقعی مورد نظر ما هستند.

این هاله ها معجزه می نمایند. مخاطب بعد از خواندن و تماشای این محتوا، آنها را در ذهن خود مرور می نماید و به تدریج پررنگ می نماید و اینجاست که دروغ پراکن به هدف خود می رسد.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: یک پزشک
انتشار: 9 شهریور 1400 بروزرسانی: 9 شهریور 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 21353

به "چگونه با ظرافت دروغ بگوییم؟ چگونه مستند شبه علم یا تاییدکننده یک اندیشه کاذب بسازیم؟!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چگونه با ظرافت دروغ بگوییم؟ چگونه مستند شبه علم یا تاییدکننده یک اندیشه کاذب بسازیم؟!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید